وقتی تو بیماری
تب میكنم داغ میشوم بالا می آورم تمام لحظه های بیماری ات را نازنینم و چشمان معصومت را كه میبینم اشك میریزم... پسرم می میرم وقتی مریض میشه تو رو خدا زود خوب شو عشقم. وقتی تو بیماری خانه مان سیاه است تاریك تاریك اما خودت خوب روحیه ای داری عزیزم مهربان و صبور و هر از گاهی شیرین زبانی هایی كه اشك من و بابا را در می آورد. بی اغراق میگویم انگار می پرستیمت. خدایا به خاطر خانواده خوب و مهربانم سپاسگذارم.
نویسنده :
مامان شراره
14:48